داستان این کتاب دربارهی یک لکهی
کوچک و بامزه است که بهدنبال دوستانی
برای بازی میگردد. او در این مسیر یاد میگیرد
که هر فرد دارای گنجی درونی است که با شناخت و کشف آن، میتواند
آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. این کتاب به کودکان نشان میدهد
که چگونه با مهربانی، قاطعیت و اعتمادبهنفس،
میتوانند بر مشکلات دوستیابی غلبه کنند و در جمع دوستان پذیرفته
شوند.
این کتاب فرصتی عالی برای والدین و مربیان است تا از طریق داستان،
با کودکان دربارهی موضوعات مهم اجتماعی و تقویت
مهارتهای ارتباطی گفتوگو
کنند و از آن بهعنوان ابزاری مؤثر برای آموزش
به کودکان استفاده کنند. «لکه کوچولو» با تصاویر زیبا و رنگارنگ خود، سفری هیجانانگیز
به دنیای کودکان ارائه میدهد و به
کودکان کمک میکند تا از موقعیتهای
سخت به سلامت عبور کنند و با اعتمادبهنفس و نشان
دادن تواناییهای خود، دوستان خوبی پیدا
کنند.
بخشی از کتاب لکه کوچولو:
مادرش با دو بوسه، اشکهای
او را پاک کرد. اما پدرش به او گفت: «تمام پرتوپلاهایی را که به تو گفتند
فراموش کن، عشق من.»
بعد دستی به سر او کشید و ادامه داد: «روزی میآید
که تو هم دوستان زیادی پیدا میکنی. هیچکس هم نمیتواند جلوی تو را در این مسیر بگیرد.»
خودت نمیدانی اما گنج بزرگی در درون
توست؛ یک گنج شگفتانگیز. البته هنوز کمی مانده تا گنج درونیات
را کشف کنی و بتوانی آن را با دیگران شریک شوی. خوب گوش کن...»